نویسه جدید وبلاگ
مثنوی رمضانهلال مه اشارت کرد با ناز
و شد ماه صیام امروز آغاز
سحر آمد به همراه دعایش
اذان صبح و بانگ دل گشایش
دو باره بر خلاف شام دوشم
صدای ربنا آمد به گوشم
مساجد مظهر لطف و صفا شد
دو باره دوره ی قرآن به پا شد
خوشا آن ها که مهمان خدایند
به درگاه خداوندی فنایند
ز طاعات و عبادت بهره بردند
به راه بندگی ها سر سپردند
غروب ماه روزه دل نشین است
چو عطر آگین ز قرآن مبین است
کنار مرقد شاه خراسان
امام هشتمین آن ماه تابان
غروب بیستم ،از ماه روزه
کبوتر بچه ای نزدیک موزه
کنار زایرین سر زیر پر داشت
چه داغی آن کبوتر بر جگر داشت
شب قد رو عزای مسلمین بود
شب قتل امیر المومنین بود
تزلزل در سماء و در زمین بود
شب احیا (رها)حق هم همین بود